استراتژی های فروش برای هر شرکت و کسب و کاری بسیار مهم است و البته باید گفت فروش برای یک شرکت کوچک دشوارتر از یک شرکت بزرگ است. ممکن است مشتریتان هرگز اسم شرکت شما را نشنیده باشد، شاید پشتیبانی فروش چندانی وجود نداشته باشد، و احتمالا نمیتوانید برای توسعه و بستن یک حساب، پول زیادی خرج کنید. با این وجود، پیشی گرفتن از رقبای بزرگ در فروش، نه تنها ممکن است، بلکه خیلی هم ساده است.
در ادامه ۱۰ مورد از مهمترین استراتژی های فروش ساده برای شرکت های کوچک آمده است:
۱: خود و شرکتتان را متمایز کنید.
برای رقابت با یک شرکت بزرگتر باید چیز متفاوتی داشته باشید. محصولاتتان باید کیفیت بالاتر، استفادهی راحتتر، خرید آسانتر، یا تناسب بهتری نسبت به محصولات رقیب داشته باشند. یا باید بتوانید بهتر به مشتریان کمک کنید نیازهایشان را شفاف سازند و یک راهحل کمک خلق کنید. یا باید خدماترسانی سریعتری به مشتریان داشته باشید. یا بهتر از ان، تمام موارد ذکر شده را داشته باشید.
۲: با نقاط ضعفتان مثل نقاط قوت برخورد کنید.
ممکن است مشتریان اسم شرکتتان را نشناسند (نقطه ضعف) اما پیشفرضهای منفی هم ندارند (نقطهی قوت). شاید یک حساب هزینه برای ناهاری رویایی داشته باشید (نقطه ضعف) اما میتوانید به مشتریتان نشان دهید که پول هدر نمیدهید (نقطهی قوت). شاید شرکتتان قیمت بالاتر ناچیزی داشته باشد (نقطه ضعف) اما مایلید شرایط انعطافپذیری وضع کنید (نقطه ی قوت).
۳: اعتماد به نفس شدید نشان دهید.
آدمهایی که برای شرکتهای کوچک کار فروش انجام میدهند، با تلاش برای توجیه بیتجربگی یا اندازهی شرکتهایشان، ممکن است اعتبار آنها را زیر سوال ببرند. مشتریان زرنگ این ترش را استشمام میکنند و آن را علامتی برای درخواست امتیازات یا تخفیفهای عمیق میبینند. خودتان ( و به این ترتیب مشتری) را متقاعد کنید که مشتری باید احمق یا دیوانه باشد که از کسی دیگر خرید کند.
۴: از واگذار کردن نترسید.
افکار پوچ و واهی میتواند شما را به دنیایی از تلاشهای هدر رفته وارد کند. به محض آنکه مشخص شد معاملهای با عقل جور در نمیآید یا برای منعقد شدن تلاش بسیار زیادی لازم دارد، ارزش دنبال کردن ندارد. برای مثال، اگر نمیتوانید تصمیمگیرندهی واقعی را ببییند، شانسی برای موفقیت ندارید. پس بدون پشیمانی به دورنمای بعدی نگاه کنید.
۵: برند شرکت خود باشید.
یک ” تجربهی برندی “ هیجانی است که یک مشتری هنگام خرید یا استفاده از یک محصول دارد. یک نمایندهی فروش که برای آیبیام یا بریستولمیرز کار میکند، برای خلق یک تجربهی برندی فقط به یک کارت ویزیت نیاز دارد. بالعکس، وقتی برای یک شرکت کوچک کار فروش را انجام میدهید، تجربهی برندی از ظاهر شما، صدای شما، و توانایی شما برای حل مشکلات تشکیل میشود.
۶: مثل یک کارآفرین فکر کنید.
از آنجایی که شرکتتان فاقد زیرساختهای یک شرکت بزرگتر است، به تنها کسی که میتوانید برای انجام کارها اعتماد کنید، شما هستید. در مورد منابع و زمانتان صرفهجو باشید، و دائما راههای خلاقانهای برای انجام سریعتر و سادهتر کارها بیابید. یادتان باشد: ” فعالیت “ ضرب در ” ساعتهای سپری شده “ برابر است با ” نتایج فروش “. کاری کنید هرکاری که انجام میدهید به این نتایج منجر شود.
۷: از مهمترین استراتژی های فروش این است که مشاورهی رایگان ممنوع است.
وقتی یک مشتری از شما میخواهد کاری را مجانی برایش انجام دهید، پاسختان همیشه باید آن باشد که در مقابل چیزی قابل قیاس بخواهید. برای مثال، اگر یک مشتری از شما بخواهد یک درخواست ارائهی طرح پیشنهادی ۳۵ با صفحه سوال فراهم کنید، اصرار کنید که تنها در صورتی این کار را خواهید کرد که ترتیب ملاقاتی با مدیرعامل را بدهد تا راهحلتان را ارائه کنید.
۸: آستانهی پایینی برای ” نه “ گفتن داشته باشید.
هرگز در برابر مشتریای که غیرمنطقی است کوتاه نیایید. شاید رقبای بزرگتر بتوانند برای پیروزی کسبوکارشان تعظیم کنند اما شما تجمل چیزی غیر از بهترین بودن را ندارید. و در هر صنعتی بهترینها هرگز چاپلوسی نمیکنند. مشارکت کنید اما دائما از ارزش واقعیتان برای مشتری آگاه باشید.
۹: بزرگترین نقطه قوت شرکتتان باشید.
مدیران اجرایی برتر وقت ندارند با نمایندگان فروش عادی بنشینند، اما همیشه برای کسی که میتواند مشکلات را بازتعریف کند و راهحلهایی برای آنها بیابد، وقت دارند. اگر بتوانید واقعا به آن ارزش اضافه کنید، بارزشترین کسی هستید که مدیرعامل در آن روز، شایدم آن ماه یا حتی آن سال ملاقات خواهد کرد.
۱۰: مسئولیت مهارتهایتان را به عهده بگیرید.
شرکتهای بزرگ برای استخدام مربیان فروش حرفهای، اجرای برنامههای آموزش فروش و به کارگیری مدیران فروش برای هدایت تازهکارها، پول کافی دارند. در یک شرکت کوچک، به شما (فقط شما) بستگی دارد که دائما مهارتهای فروشتان را بهبود دهید، تکنیکهای فروش جدید یاد بگیرید، و کار فروشتان را توسعه دهید.