اگر به دنبال دانستن راز خلاقیت از آدمهای موفق جهان هستید در این نوشتار با ما همراه شوید تا ۴ توصیه برای خلاقیت از زبان طراح سوپر ماریو را برایتان بیان کنیم. انسان های بزرگ و موفق با تلاش و پشتکار فراوان به هدفشان رسیده اند. آنها نیز توانستند با خلاقیت و نوآوری و ابداع ایده های نو دریچه ای جدید را به سوی موفقیت جاودانه شان بگشایند. برای موفقیت در خلاقیت همواره راهکار هایی وجود داشته است و با دانستن آنها می توان به این مهم دست یافت.
شیگرو میاموتو، کار خود را در نینتندو در سال ۱۹۷۷ شروع کرد و از آن زمان تا کنون بازیهای به یاد ماندنی زیادی نظیر دونکی کونگ، برادران سوپر ماریو، افسانهی زلدا، و بازیهای بیشمار دیگری را طراحی کرده است.
او امروزه نه تنها یک طراح، بلکه یکی از چهرههای اصلی این شرکت است و به طور پیوسته برای معرفی بازیها و ویدیوهای مختلف در انظار عمومی ظاهر میشود.
میاموتو با اینکه حدود ۴۰ سال برای نینتندو کار کرده است، هنوز یکی از تولیدکنندگان و ناظران اصلی تمام پروژههای این شرکت به حساب میآید.
در ادامه میتوانید توصیههای او دربارهی راز خلاقیت را از نظر بگذرانید و ببینید او چگونه ظرف این ۴۰ سال به طراحی و تولید بازی پرداخته است.
۱. اولین راز خلاقیت این است که اجازه دهید کارمندانتان شما را به چالش بکشند
وقتی نقش رهبری یک گروه را بر عهده می گیرید، خیلی راحت ممکن است اجازه دهید این قدرت شما را به اشتباه بیندازد. این را در ۴۰ سال تجربه ی میاموتو ضرب کنید تا ببینید چطور هر کسی در موقعیت او به راحتی می تواند در دام خودرأیی بیفتد.
اگر از بیرون به موضوع نگاه کنیم، خودکامگی مذکور می تواند به وضوح همه چیز را خراب کند. با این حال این اتفاقی است که همیشه رخ می دهد.
میاموتو برای پیشگیری از افتادن در این ورطه، تصمیم آگاهانه ای گرفته است. او در مصاحبه ای با مجله ی تایم، در این باره گفته است:
«کاری که من سعی در انجامش دارم این نیست که فضایی به وجود بیاورم که افراد در آن خود را در رقابت با من ببینند و یا سعی کنند فقط برای رضایت من بازی بسازند.
من بر اساس تجربیاتم سعی می کنم کارگردانان را به تلاش در جهت رسیدن به اهدافی که مشخص کرده اند تشویق و ترغیب کنم و سؤالاتی مطرح کنم که مشخص کنند آیا تجربه ای که مد نظر داشته اند برای مخاطب بازی فراهم شده است یا نه. من سعی می کنم زیاد در عمق بازی هایی که تولید می کنند وارد نشوم».
میاموتو به خاطر روحیه ی مشاور مآبانه ای که در نقش رهبری دارد زبانزد است و به نظر می رسد واقعاً به این ایده ی خود باور دارد. اگر سعی کنید ایده هایتان را به کارمندان خود تحمیل کنید، فرصت شکوفایی خلاقیت را از آنان گرفته اید؛ گاهی اوقات فقط کافی است اجازه دهید کارشان را انجام دهند و در این مسیر راهنمایی شان کنید.
۲. دومین راز خلاقیت این است که سود را نادیده بگیرید
هنرمندان بی شماری فکر کردن به سودآوری در هنر را محکوم کرده اند. اما چنین کاری از کسی که تا این حد در کسب و کار و جنبه ی خلاقانه ی آن عمیق شده است کمتر بر می آید.
نینتندو در کار کسب درآمد است، اما از طرف دیگر مجبور است برای بقای خود هم که شده خلاق باشد. میاموتو این را می داند و در مصاحبه ای که با IGN داشته است می گوید:
«نکته ی عجیبی که در مورد این کسب و کار وجود دارد این است که خلاق بودن یک چیز است و ذهنیت بازاریابی داشتن یک چیز دیگر.
صنعت سرگرمی چنین اوضاعی دارد، بنابراین طراحان بازی باید هم ذهن خلاقی داشته باشند و هم بتوانند جلوی بخش بازاریابی شرکت خود قد علم کنند؛ در غیر این صورت نمی توانند خلاقیت خود را بروز دهند.
آدم های زیادی نیستند که واجد چنین ویژگی هایی باشند. اما اگر تنها به جنبه ی خلاقیت موضوع نگاه کنیم، به نظرم ذهن های خلاق زیادی وجود دارند که می توان از وجودشان بهره گرفت.
من فکر می کنم اگر آنها آزادی بیشتری برای ساختن بازی های مورد علاقه شان داشته باشند، بازی های بسیار بهتری خواهیم ساخت».
البته موفقیت هم به خلاقیت احتیاج دارد و هم به بازاریابی، اما اجازه دادن به بازاریابی برای چیرگی بر خلاقیت، در درازمدت رویکرد ضعیفی برای یک کسب و کار است. هرچه آزادی بیشتری در ابتدای راه به خود بدهید، نتایج بهتری خواهید گرفت، حتی اگر مجبور شوید بعداً بعضی چیزها را برای جذب مخاطب بیشتر دستکاری کنید.
۳. سومین راز خلاقیت این است که از هر چیزی الهام بگیرید
مشکلی که خیلی از آدم های خلاق در ابتدای زندگی حرفه ای خود با آن مواجه می شوند، یک بُعدی نگری به ایده گرفتن است. شما وقتی به شدت روی شغلی متمرکز باشید، تمایل خواهید داشت از رسانه های حوزه ی خودتان الهام بگیرید.
این مسئله چرخه ی دایره واری درست می کند که باعث می شود نتوانید هیچ چیز واقعاً جدیدی خلق کنید. میاموتو در مصاحبه ای با NPR از منابع الهام بازی های افسانه ی زلدا و ماریو ۶۴ می گوید:
«من در روستاهای ژاپن بزرگ شدم و وقت زیادی را به بازی کردن در مزارع برنج و گشت و گذار در تپه های اطراف و خوشگذرانی در خارج از منزل صرف می کردم.
وقتی دوران دبستان را گذراندم و مشغول تحصیل در مراتب بالاتر شدم، به صورت جدی به کوهنوردی روی آوردم. مکانی نزدیک کوبی هست که یک کوه دارد. وقتی از این کوه بالا بروید، در نزدیکی های قله ی آن با دریاچه ای مواجه خواهید شد.
ما به آنجا رفته بودیم و من از دیدن آن منظره بسیار هیجانزده شده بودم. این اولین باری بود که به آنجا صعود کرده بودم و آن دریاچه ی بزرگ را آنجا می دیدم. وقتی داشتیم بازی افسانه ی زلدا را می ساختیم، از این منظره الهام گرفتم.
زلدا یک ماجراجویی بزرگ در دل طبیعت است که در آن مجبورید از فضاهای تنگ و تاریکی عبور کنید تا به یک دریاچه ی بزرگ برسید. حدوداً همان زمان ها بود که شروع کردن به الهام گرفتن از تجربیات کودکی ام برای طراحی و ساخت بازی ها.
بعد از اینکه چهل سالگی را پشت سر گذاشتم، به شنا روی آوردم و به عنوان یک ورزش اشتیاق زیادی به آن پیدا کردم. درست بعد از همین دوران بود که سوپر ماریو ۶۴ را ساختیم. من برای ساخت صحنه های شنای زیر آب بازی ماریو، از تجربیات خود در شنا استفاده های زیادی کردم».
از هر چیزی می توان الهام گرفت، بنابراین ذهن خود را باز نگه دارید. وقتی بیش از اندازه روی یک رسانه متمرکز می شوید، خود را از فرصت های بی شماری که برای دیدن چشم انداز ها و دنیاهای منحصر به فرد دیگر می توانید در اختیار داشته باشید محروم می کنید.
۴. چهارمین راز خلاقیت این است که خودتان را با دیگران مقایسه نکنید
موفقیت (و گاهاً شکست) نینتندو، همیشه به متفاوت انجام دادن کارها نسبت به بقیه وابسته بوده است. کنسول نینتندو به کلی با کنسول های پلی استیشن و اکس باکس متفاوت است و این بی دلیل نیست. میاموتو در مصاحبه با گاردین در این مورد می گوید:
«به نظر من مشکلی که صحبت کردن در مورد رقابت با دیگران دارد این است که انسان خود و دستاوردهایش را به چیزی ارجاع می دهد که قبلاً انجام شده است و سعی می کند بر آن غلبه کند.
تمرکز ما در نینتندو به جای نگاه کردن به آنچه شرکت های دیگر انجام می دهند، روی منحصر به فرد بودن است. مسئله ی مهم این است که بتوانیم ابزار جدیدی برای سرگرمی فراهم کنیم».
افتادن در دام مقایسه خیلی سخت نیست. اگر نویسنده باشید، به مقایسه کردن خود با دیگر نویسندگان گرایش خواهید داشت و اگر طراح بازی باشید، نگاهتان به بازی های دیگر خواهد بود.
این نوع رقابت باعث تقلید می شود، چرا که مدام در حال برانداز کردن کارهای دیگران خواهید بود. وقتی چنین کاری می کنید، به این راحتی ها نخواهید توانست به هنر خود تمایزی حقیقی ببخشید.