۶ راه ایجاد روابط صمیمی در کسب و کار
روابط صمیمی در کسب و کار کلید موفقیت در دنیای کسب و کار پررقابت و پرریسک امروز باشد. در این نوشتار با ۶ راه ایجاد روابط صمیمی در کسب و کار آشنا می شوید.
اندیشهی قالب این است که اتصال به فناوری موجود یا فناوری آتی، ما را از زنگار تنهایی نجات میدهد. اما به نظر میآید ما امروزه نسبت به همیشه بیشتر احساس منزوی بودن میکنیم. بنابر گزارشها، از هر چهار امریکایی یک نفر، کسی را که بتواند مسائل مهمش را با او در میان بگذارد ندارد. این نسبت در ۳۰ سال گذشته ۱ به ۱۰ بوده است، هم چنین مطالعهی “لایف بوت” در ۲۰۱۳ نشان داد که به طور متوسط هر امریکایی تنها یک دوست واقعی دارد. تعبیر روزنامهی گاردین این است که احتمالاً در آستانهی ورود به “عصر تنهایی” هستیم.
چرا؟ زیرا بین محاصره شدن یا روابط داشتن با دیگران، و داشتن لحظاتی توأم با روابط خالص انسانی تفاوتهای بسیاری هست. بنابر دیدگاه “ریچارد باخ” متضاد تنهایی، با هم بودن نیست ، صمیمیت است.
از آنجا که بیشتر ما بیشتر زمانمان را در محل کار میگذرانیم، بیایید مبارزه علیه تنهایی را از همانجا شروع کنیم. شرکتها و مدیرانی که کارمندان بهره ور و شاد میخواهند باید صمیمیت بیشتری در محل کار ایجاد کنند. البته راهی وجود ندارد که مدیری بتواند دوستی عمیق و معناداری با کارمندانش داشته باشد یا میان آنان چنین روابط را بسازد، اما میتواند لحظات نزدیک تری را با ایجاد روابط صمیمی در کسب و کار خود میان همکارانش فراهم کند.
در زیر ۶ راه ایجاد روابط صمیمی در کسب و کار یا به عبارتی ایجاد صمیمیت در محیط کارتان و رهایی از تنهایی را میخوانید:
قدم بزنید و گفتوگو کنید:
نیلوفر مرچانت میگوید: ” جلسه دارید؟ پیاده روی کنید.” وی اظهار میکند: “این روزها مردم ۹ ساعت و نیم در یک روز مینشینند، نشستن برای نسل ما مثل سیگار کشیدن شده است.” راهحل او برای این بحران سلامتی جلسات پیاده روی است و گمان میکنم اسن پیاده رویها میتوانند تنهایی فراگیر را هم حل کنند. وقتی شما از دفتر کارتان بیرون میروید و با همکارتان ورزش میکنید بلافاصله به او احساس نزذیکی میکنید به ویژه اگر در کنار یکدیگر شانه به شانه راه بروید. همچنین با یکدیگر بهره ور تر و نو آور تر خواهید بود. جان مدینا ، عصب شناس و نویسندهی کتاب قوانین مغز، میگوید: سرعت جلسات بهره ور و سازنده باید حدود ۱.۸ مایل در ساعت باشد. مطالعهی اخیر استنفورد نشان داده است افراد به هنگام پیاده روی ، ۶۰% خلاق تر میشوند.
در شرکت طراحیان بیبی جی (NBBJ) کارکنان این یافتهها را با تمام وجودشان درک کردهاند. آنان به جای جلسات نشسته و برنامههای سنتی، جلساتی به صورت پیاده روی و برنامههای مسافرتی دارند.
رولت بازی کنید:
ایدهی رولت ناهار، ایدهی جدیدی نیست اما راه مفیدی برای بهدست آوردن دیدگاهی جدید است به این صورت که حتی اگر شده است به صرف یک غذای سریع(فست فود)، با همکارتان بیرون میروید و خجالتها را کنار میگذارید. پس از اینکه نانی را با همکارتان قسمت کرده باشید سخت است او را در راهرو بینید و به او سلام نکنید و این در نهایت منجر به رابطهای ثمر بخش و همکاری مفیدی میشود. شرکتها ممکن است کارمندان را به صورت تصادفی انتخاب کنند یا افراد را تشویق نمایند تا خودشان تاریخ ناهارشان را دنبال کنند.
شگفتی بیافرینید:
تعجب و شگفتی، صمیمیترین و بهترین احساسات را در ما به وجود میآورند. زیرا ما را از گارد رسمی جدا میکند و میگیرد. شرکتهایی مانند سورپرایز اینداستریز، بر این اساس تأسیس شدهاند “زندگی ، زمانی که روالهای معمول را میشکند و شگفتی را در آغوش میکشد، ثروتمندترین است.” سورپرایز اینداستریز، نکات، تجربهها ، و دورههایی را ارائه میدهد که شرکتکنندگان در آن میاموزند چگونه تعجب و شگفتی بیشتری را به زندگی خود بیاورند.
به دنبال حضور پر رنگ باشید:
خانم پریا پارکر بنیانگذار آزمایشگاههای تریو لبز و همسر نویسندهاش، سنتی را ارائه کردهاند با نام روزهای”من، اینجا هستم.” انها از ۱۲ تن از دوستانشان دعوت میکنند تا گوشیهای هوشمند خود را کنار بگذارند و یک روز را صرف گشت وگذار با یکدیگر در نیویورک نمایند. این ایده به آنان امکان میدهد حضور پررنگی داشته باشند. کاربرد این مفهوم را در کار ، تصور کنید. به جای برگزاری جلسهی یک ساعته جهت پیشبرد یک پروژه، چرا یک روز کامل را بدون برنامهریزی قبلی، با همکارانمان صرف کارهایی که پیش میآید نکنیم؟
میزبان یک شام ۱۵ نفره باشید:
من یکی از بنیانگذاران شامهای ۱۵ نفره هستم. در این شامها معمولاً ۱۵ نفر از رهبران کسب و کار در سراسر دنیا را دور هم جمع میکنیم و دربارهی مسائل مهم به بحث میپردازیم. هر مهمان باید یک نان تست به موضوع برنامهی شب اختصاص دهد. (برای مثال، ۱۵ نان تست برای شادی یا ۱۵ نان تست برای فرار.) این برنامه از عصر آغاز میشود و کسی که آخرین برنامه را اجرا مینماید باید با یک آهنگ، نان تست خود را ارائه دهد. مدیرعامل شرکت فورچون ۵۰۰، پس از شرکت در چنین شامی اظهارکرد: “این نخستین شامی است که قبل حضور یافتنم در آن، کسی را نمیشناختم ولی به هنگام بیرون امدنم از ان ، با همهی افراد انجا خودم را مرتبط میدیدم.” او حتی در کنفرانس روز بعد، تمام کسانی را که شب قبل در جلسه ملاقات کرده بود در آغوش کشید.
همین شیوه میتواند چاشنی ناهار یا شامهای گروهی باشد. تمرینها را به صورت منظم تر انجام دهید. از همکارانی که خارج گروه شما هستند دعوت کنید و موضوع خاصی را برای بحث انتخاب نمایید.
موضوعات حساس را لمس کنید:
ایده ایده هم از شامهای گروهی میآید که دران دربارهی مرگ به صحبت میپردازند. این موضوع بر این مفهوم استوار است که صحبت در مورد مرگ منجر به صحبت دربارهی زندگی میشود. مسئله این است که چه چیزی ما را شاد میکند و در چه صورتی نیاز داریم خودمان یا وضعیت مان را تغییر دهیم. سازمان دهندگان این مبحث میگویند هدفشان ایجاد “یک ماجراجویی تعاملی نشاط بخش است که این گفتوگوی به ظاهر دشوار را به یک تعامل، بینش و توانمندسازی مفید تبدیل کند.” پرداختن به چنین موضوعات سنگینی در محل کار ممکن است خیلی فراتر از حد تحمل به نظر آید. اما در نظر داشته باشید که صحبت اعضای گروهتان با هم پیرامون “مرگ” یک پروژه، عزاداری برای یک فرد کشته شده یا خودکشی کرده، همگی یک احساس از دست دادن و کمبود دارند.
مردم در تمام عرصههای زندگی خود از جمله کار، به روابط و صمیمیت نیاز دارند که آنها از تنهایی میرهاند و این صمیمیت، منبع حیاتی و مهم همدردی و تحمل است و مانند چسبی است کهروابط، پروژهها و سازمانها را کنار یکدیگر نگه میدارد. مدیران باید اقدامات بیشتری جهت تشویق آن در نظر بگیرند.