سایکوپت یا روان پلید را چگونه شناسایی کنیم
سایکوپت یا آدم روان پلید را چطور می توان شناسایی کرد؟ این نوشتار درصدد نشان دادن راه هایی برای شناسایی سایکوپت ها است.
در اوایل دههی ۱۸۰۰، پزشکانی که روی بیماران روانی کار میکردند متوجه شدند آن دسته از بیمارانشان که ظاهرا عادی به نظر میرسیدند اختلالی داشتند که آن را اصطلاحا “تباهی اخلاقی” یا “جنون اخلاقی” نامیدند، چون به نظر میرسید برای آنها مفهومی به عنوان اخلاق یا حقوق دیگران وجود ندارد. اصطلاح سایکوپت نخستین بار حدود ۱۹۰۰ برای این آدمها به کار رفت. در دههی ۱۹۳۰ این اصطلاح به “سوشیوپت” (جامعهستیز) تغییر یافت تا بر آسیبی که این آدمها به جامعه میزنند تاکید داشتهباشد- وبگاه سایکولوجی تودی
همانطور که متن بالا نشان میدهد، سایکوپتی تاریخچهای جالب دارد. حقیقت این است که سایکوپتی یا سوشیوپاتی (جامعهستیزی) یک شرایط واقعی است که آدمهای واقعی را در بر میگیرد. از این گذشته، سوشیوپتهایی که بر اساس انگیزههای آنی نگرانکنندهشان اقدام میکنند تهدیدی واقعی برای جامعه هستند.
کافی است تا نگاهی بکنیم به واقعهی هولناکی که در اورلاندو رخ داد. چه چیزی میتواند به یک فرد انگیزه بدهد که دست به چینین کشتار عظیمی بزند؟ هرچند ممکن است هنوز تمام جزییات روشن نشدهباشد، اما یک استنتاج وجود دارد: این تیرانداز تقریبا بدون شک یک سایکوپت بودهاست. این تیرانداز جایی را که دیگران محل پایکوبی، خنده و عشق میدانند، محلی میبیند که میتواند در آن (۱) تبعیتاش را از یک سازمان تروریستی نشان دهد، و (۲) با خونسردی آدمهای خوبی را قتل عام کند که از قضا متفاوت زندگی میکنند.
-
به عنوان یک نکتهی حاشیهای، این نویسنده با تمام خوانندگانی که بهطور مستقیم یا غیرمستقیم تحت تاثیر این واقعهی هولناک بودهاند، همدردی میکند.
آیا همهی آدمهایی که گرایشهای سایکوپت دارند خشن هستند؟ البته که نه. درست همانطور که همهی معتادان الکل، الکل مصرف نمیکنند. تمایل- فرصتی تصادفی که فرد طی آن به شیوهای خاص رفتار میکند- است که باعث میشود سایکوپتها بهطور بالقوه خطرناک باشند.
آیا نشانههایی وجود دارد که شاید یک فرد سایکوپت باشد؟ قطعا وجود دارد.
در این نوشتار ۶ نشانه آمدهاست که با یک آدم روان پلید یا سایکوپت سر و کار دارید:
۱. رویکردی مهربان و نوازشگر، اما با دورویی
این به نوعی جالب است: یک سایکوپت معمولا وقتی در یک مشاجره است یا ناراحت است، نعره نخواهدزد یا فریاد نخواهدکشید. در عوض سعی میکند با حالات چهرهاش و لحنی متکبر خشم شما را برانگیزد. اما یک چیز قطعی است: آنها میخواهند یک خروش هیجانی را از شما ببینند. چرا؟ چون این خروش رضایتی بیمارگونه به آنها میدهد؛ نوعی حس پیروزی و برتری… حتی اگر از نظر جسمانی یا کلامی خلاف آن را نشان دهند.
۲. به دنبال ترحم و دلسوزی بیمورد هستند
سایکوپتها عاشق بازی با عواطف آدمهای دیگر هستند. همانطور که اشاره شد، آنها از این کار لذتی عجیب میبرند. در دنیای یک سایکوپت، بازی با عواطف یک فرد روشی موثر برای بازی دادن او به منظور کسب منافع شخصی (مثل پول، توجه) است. در بهترین حالت، آنها اغلب داستانهایی پرماجرا میگویند که دلمان را به درد میآورد. شاید در گوشتان داستانهایی از سواستفادهی جنسی، فقر و غیره زمزمه کنند. لازم به گفتن نیست که این تلاشها آنقدر ادامه پیدا میکند تا زمانی که به آنچه میخواهند، برسند. آنها همچنین نیازی سیریناپذیر به توجه دارند.
و هرچند سایکوپتها ذاتا آدمها را دوست ندارند، اما نیازی سیریناپذیر به توجه دارند. البته وقتی توجهی را که به آن عطش دارند، دریافت کنند، طرح خودخواهانهشان را برای بازی دادن آدمها اجرایی میکنند. هرچند آدمهایی که عاشق ساختن داستانهای غمانگیز هستند، این کار را برای رسیدن به برانگیختگی هیجانی میکنند، اما یک سایکوپت این کار را برای (سورپرایز، سورپرایز) منافع شخصی انجام میدهد.
۳. سابقهی دروغ و بهانهتراشی
یک سایکوپت تقریبا همیشه فردی دروغگو است که به بهانهتراشی گرایش دارد. اگر اقدامشان را سرزنش کنید، دلیلی برایش پیدا میکنند- عموما تصور غلط شما را سرزنش میکنند. آنها همیشه رفتار خودخواهانه و بازی دادن دیگران را توجیه میکنند، در حالی که هرگز برای اصلاح آن تلاشی نمیکنند. چرا چیزی را اصلاح کنند که بیعیب و نقص است؟
۴. عامدانه به شما بیتوجهی میکنند
این بهویژه در مورد کسانی صدق میکند که با یک سایکوپت رابطه دارند. باز هم، سایکوپتها متخصص بازی دادن دیگران هستند – این تنها معنیاش این است که آنها روشهایی برای آسیب زدن به اعتماد به نفستان پیدا میکنند. یکی از این روشها بیتوجهی به همان آدمهایی است که قبلا به آنها توجه میکردن، خصوصا شریک زندگیشان. این به فرد سایکوپت حس برتری میدهد، و البته توجهی را نصیبشان میکند که سزاوارش نیستند.
۵. شما از نظر عاطفی و روانی فردی متفاوت هستید (یا اینطور احساس میکنید)
تعامل با یک سایکوپت در یک دورهی زمانی میتواند منجر به احساس گیجی و سردرگمی دربارهی وضعیت روانی و عاطفی خودتان شود. کافی است از فردی که با یک سایکوپت رابطه داشتهاست بپرسید. با جدیت تمام، یک سایکوپت فقط به یک نفر توجه میکند، و همهی ما میدانیم آن یک نفر کیست. آنها به آسیب فزایندهای که از خود به جا میگذارند توجهی نمیکنند… تا زمانی که انگیزههای آنی بیمارگونهی خودشان را ارضا کنند.