پیتر تیل کارآفرینی در سیلیکونولی است که دو شرکت چند میلیارد دلاری پیپل و پالانتیر را تاسیس کرده است. به عنوان یک سرمایهگذار خطرپذیر، نخستین سرمایهگذار خارجی فیسبوک بود، و در لینکداین، یلپ، لیفت، آسانا، یامر و بسیاری شرکتهای فناوری موفق دیگر، در مراحل اولیه سرمایهگذاری کرد. با ما در این نوشتار همراه باشید تا ۱۰ درس موفقیت از پیتر تیل را برایتان بیان کنیم.
همانطور که میتوانید تصورش را بکنید، فراستاش در کسب و کار و سرمایهگذاری، او را به مردی به شدت ثروتمند تبدیل کرده است. کتابش به نام صفر تا یک غوغا کرده است و دانش زیادی دارد که با خوانندگان تقسیم کند.
در ادامه به ۱۰ درس موفقیت از پیتر تیل ـ میلیاردر و موسس پیپل ـ برای کارآفرینان میپردازیم.
۱. کوچک شروع کنید و انحصاری باشید
” به عنوان یک سرمایهگذار، وقتی کارآفرینان دربارهی بهدست آوردن ۱٪ از یک بازار ۱۰۰ میلیاردی صحبت میکنند، همیشه نشانهی خطر است. به جای تسلط بر بازاری وسیع، راحتتر آن است که بر بازاری کوچک تسلط یابید، و رسیدن به چند هزار نفری که واقعا به محصولمان نیاز دارند خیلی راحتتر از آن است که سعی کنیم توجه میلیونها شخص پراکنده را جلب کنیم. بازار هدف بینقص برای یک استارتآپ گروه کوچکی از آدمها است که در کنار هم متراکم شده باشند و رقبای کمی به آنها خدمت کنند یا اصلا خدمتی به آنها ارائه نشود.
به محض آنکه یک جاویژه بازار خلق کنید و بر آن تسلط یابید، باید بهتدریج آن را به بازارهای مرتبط و کمی بزرگتر گسترش دهید. گسترش ندریجی نیاز به انضباط دارد. موفقترین شرکتها پیشرفت را اصل قرار میدهند ـ که اول بر یک جاویژهی خاص تسلط یابند و بعد به بازارهای مجاور وارد شوند. “
۲. فناوری اختصاصی باارزش بسازید
دومین درس موفقیت از پیتر تیل این است که ” فناوری اختصاصی باید در برخی ابعاد مهم دست کم ۱۰ برابر بهتر از بهترین جایگزینش باشد تا به یک امتیاز انحصاری واقعی تبدیل شود“ در غیر این صورت فقط امتیاز افزایشی کوتاهمدت خواهد داشت. جستوجوی گوگل، پرداخت آنلاین پیپل، اندازهی فهرست اقلام آمازون و طراحی اپل مثالهای خوبی هستند.
۳. بزرگ بیندیشید
تیل میگوید رویکردهای ناب و زیرکانه به کارآفرینی یک روش هستند نه یک هدف ـ آنها میتوانند شما را به یک بیشینهی محلی برسانند نه یک بیشینهی جهانی. داشتن یک طرح و دید وسیع به تثبیت موقعیت صنعت کمک میکند. برای مثال، فیسبوک پیشنهاد خرید ۱ میلیارد دلاری از سوی یاهو را رد کرد زیرا مارک زاکربرگ واقعا میتوانست ببیند شرکت به کجا میتواند برسد و یاهو آن را نمیدید. استیو جابز برای اپل یک دید طولانی مدت با خطی از محصولات را برای سالهای بعد پرورش داده بود.
۴. رازها را شناسایی کنید – و دنبالشان کنید
تیل دو نوع راز را شناسایی میکند: رازهای طبیعت، و رازهایی دربارهی آدمها. او میگوید ”بهترین کارآفرین این را میداند: هر کسب و کاری بر مبنای رازهایی پنهان از دنیای خارج بنا شده است. “ این امر نیازمند سرمایهگذاری ثابت در ابتکارات است. اچپی در دههی ۱۹۹۰ ابتکارات خوبی داشت، ولی اکنون آن….. را ازدست داده است.
۵. به دنبال اثرات شبکهای باشید
همه از مایکروسافت آفیس استفاده میکنند زیرا رایجترین نرمافزار است. پیدل راحت است چون محبوب است، که باعث میشود مکانهایی را که پرداخت از طریق آن را قبول میکنند، به راحتی بیابد. فیسبوک مفید است زیرا میتوانید دوستانتان را آنجا بیابید. اینها همه امثالی از کسب و کارهایی هستند که از اثرات شبکهای بهره میبرند.
به همین خاطر تیل به کارآفرینان پیشنهاد میکند به دنبال بازارهای کوچکی باشند که اثرات شبکهای در آنها سریعتر تاثیر میگذارد و به عنوان مثال به تجربهاش در پیپل اشاره میکند. وقتی فناوری روی بازار پراکندهی کاربران پالمپایلوت متمرکز بود، چندان موفق نبود. با این حال، در ایبی که جامعهای بسیار متراکمتر بود موفقیتی زودرس داشت.
۶. یک فرهنگ یکپارچه بسازید
تیل میگوید ” یک استارتآپ تیمی از افراد در حال ماموریت است، و یک فرهنگ خوب درست همان چیزی است که از درون به نظر میرسد. “ در بلندمدت، تعادل میان خلاقیت و بهترین عملکردها باید تضمین کند که استارتآپ مبتکر باشد، از مزایای ابتکارات به بهترین شکل سود ببرد و به ابتکار ادامه دهد. یک فرهنگ هیجان همان چیزی است که شرکتی خلق میکند که دوام بیاورد – نه آن که فقط هزینه کند و خود را آراسته کند.
ورای حرفهایگری، پیپل در محل کار چنان پیوندهای قوی بین موسسانش در داخل و خارج داشت که حتی پس از فروش شرکت هم از سرمایهگذاریهای پرمخاطرهی یکدیگر حمایت میکردند. در میان ’ مافیای پیپل ‘، الون ماسک شرکت اسپیسایکس و تلساموتورز؛ رید هافمن شرکت لینکداین؛ دیوید ساکس شرکت یامر؛ استیو چن، چد هرلی و جواد کریم شرکت یوتیوب؛ و خود تیل شرکت پالانتیر را تاسیس کرد.
۷. در بازاریابی و فروش خبره شوید
بسیاری از کارشناسان فناوری از پویاییهای بهم پیوستهی بازاریابی، تبلیغات، فروش و توزیع که در بخشهای بیتوسی(تجارت تولیدکننده یا عرضهکننده با مصرفکننده نهایی ) و بیتوبی (تجارت شرکت با شرکت) متفاوت است، درکی ندارند که به اندازهی کافی عمیق باشد. برخی از این فعالیتها دربارهی ایجاد تاثیرات و وابستگی در میان کاربران است، بقیه به ترویج روابط طولانیمدت مربوط است. فروشهای بیتوبی پیچیده و نیازمند ’بارش فکری‘ است، در حالیکه استراتژیهای ’ بلندگویی ‘ مانند تبلیغات تلویزیونی ممکن است برای محصولات بیتوسی بهتر باشد. تیل توصیه میکند که ” فروش شرکتتان به رسانهها بخش مهمی از فروش آن به همه است “ و نیازمند یک استراتژی روابط عمومی شفاف است.
۸. سعی نکنید گوگل را بازسازی کنید، آن از قبل وجود دارد
هشتمین درس موفقیت از پیتر تیل این است که اساسا خارج از چهارچوب فکر کنید. موتورهای جستوجو و حسابهای ایمیلی زیادی وجود دارند که چیزهای مختلف را با آنها پیدا کرد. در جستوجو برای بارش فکری صنعتتان منحصر به فرد باشید. تکرار ایدههای آدمهای دیگر فقط باعث اشباع بازار میشود، که تقاضا را کاهش داده و در نهایت منجر میشود آن کسب و کار در منجلاب غرق شود. به نظر پیتر تیل به همین دلیل است که کسب و کارها شکست میخورند. کاری کنید کسب و کار رویاییتان واقعا منحصر به فرد باشد و هرگز شکست نخواهید خورد.
۹. اصیل باشید
مثل مورد بالا به نظر میرسد اما کاملا متفاوت است. یک نفر میتواند کاملا اصیل باشد اما هنوز در همان بازار کافیشاپ همسایهاش کار کند. با این حال چیزی واقعا متفاوت را روی میز بگذارید. شخصیت جای خوبی برای شروع است. تا به حال توجه کردهاید که زنجیرهی وسیع کافیشاپها وکیلهایی با شخصیت و نگرش عالی دارند؟ بله همینطور است! کنجی است که پر شده است. کنج خوبی پیدا کنید که لازم است پر شود و در آن جا بگیرید. اجازه دهید اصالت از هر حفرهی کسب و کار رسوخ کند، با قدرتهایتان بازی کنید و مطمئن شوید هیچ کس دیگری قبل از شما آن را انجام نداده است.
۱۰. یک برند قوی بسازید
آخرین درس موفقیت از پیتر تیل برندسازی است، گرچه نسبت به سایر قوانین در این مورد کمتر وارد جزییات میشود. او از اپل و استیو جابز به عنوان مثال استفاده میکند، که بسیار واضح است، اما از آن فراتر نمیرود.
علارغم فضای کمی که به برندسازی میدهد، نکتهی مهمی است ـ و یک نفر که استارتاپی را راهاندازی میکند غالبا به اندازهی کافی به آن توجه نمیکند. ارزش مشهود اغلب بخش اعظم ارزش یک کسب و کار موفق را توضیح میدهد. این امر حتی در مورد موسسات مبتنی بر منابع مانند اکسون (ارزش نامشهود ۶۶٪) نیز صادق است و غولهایی نظیر ولمارت (۷۰٪) را توجیه میکند.