multithreaded processor


اصطلاح
برق و الکترونیک
23 حرف
2 کلمه
معانی و توضیحات
پرادشگر چند قسمتي ~ پردازشگر کامپيوتري که به تعداد زيادي پرداشگر مجازي تقسيم مي شود . که هر کدام مي توانند وظايفي را به طور همزمان با درخواست داده هاي جديد در حين انتظار براي دريافت داده ها قبلي انجام دهند . بعد از درخواست داده هاي لازم براي تکميل آن وظيفه اول خود را کنار ميگذارد و مشغول انجام وظيفه دوم ميشود و دومين درخوات داده را ارسال مي کند . اين پردازش تاوقتي که تمام داده هاي درخواست شده درياففت شوند ادامه مي يابد سپس پردازشگحر به وظيفه قبلي خود بر مي گرددو از اطلاعات استفاده مي کند .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت multithreaded processor معنی multithreaded processor معنی multithreaded processor به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک multithreaded processor در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
multitrace oscilloscope
اسيلوسکوپ چند کاناله ~ اسيلوسکوپي که يک لامپ پرتوکاتدي تک باريکه اي دارد که دو يا چند سيگنال ورودي به صورت اشتراک زماني از آن استفاده مي کنند .

multitrack recording system
سيستم ضبط چند شياري ~ سيستم ضبطي که دو يا چند مسير ضبط را روي يک محيط ايجاد مي کند که حامل اطلاعات ضبط مرتبط با غير مرتبطي با رابطه زماني مشترک هستند .

multiturn potentiometer
پتانسيومتر چند دور ~ پتانسيومتر دقيقي با پيچک سيمي که عنصر مقاومتي آن به شکل مارپيچي معمولاً از 2 تا 10 دور ساخته مي شود محور تحريک بايد به تعداد دور معيني گردانده شود تا تمام محدوده مقاومتي را پوشش دهد بازوي تماس بر روي محور مي لغزد و نقطه ي تماس آن در طول مارپيچ حرکت مي کند .

multivibrator , Eccles - jordan circuit
چند ارتعاشگر ، مدارالکس - جردن ~ مدار نوسان ساز relaxation ~ که داراي دو ترانزيستور يا عناصر فعال تزويج شده ديگري است که وقتي يکي از آنها در حالت قطع است ديگري در حالت هدايت قرار مي گيرد . چند ارتعاشگر ~ تاپايابه طور آزاد نوسان مي کند . بسامد حالت گذاري خود به خود بين دو وضعيت با ثابت زماني عناصر ت ...

munsell value
مقدار مانسل ~ معادله ابعادي در سيستم مانسل تعريف شي - رنگ که قابليت گسيل کردن روشنايي با بازتابانندگي ظاهري شي را در مقياسي که داراي گامهاي تقريباً برابر در شرايط ديد معمولي است . تعيين مي کند .

murray loop test
آزمون حلقه موري ~ روش تعيين محل آشکال در کابل با جانشين کردن دو بازوي پل و تسون به جاي حلقه اي از کابل تحت آزمايش و يک کابل سالم متصل به سردور تر کابل معيوب .

MUSA( multiple - unit steerable antenna)
موزا ( آنتن steerable ~ چند واحدي ) ~ آنتن گيرنده هدايت شونده ي الکتريکي که الگوي جهت دار آن را مي توان با تغيير فازهاي قسمتهاي از واحدهاي مستقل تغيير داد اين واحد ه معمولاً انتهاي لوزي شکل ثابت هستند .

musical echo
پژ واک موسيقيايي پژواک لرزاني که متناوب است و لرزشي با بسامد صوتي دارد .

Musical instrument Digital interface
ايجاد صدا با برنامه ريزي ديجيتالي مدار مجتمع ترکيب کننده موسيقي که سيگنالهاي آنالوگي توليد مي کند که از طريق بلند گو تقويت و پخش مي شوند نوع پيشرفته تر آن MIDI ~ جدول موج است که به حقيقي بودن صداي MIDI کمک مي کند .

music power
توان موسيقي ~ نرخ قابليت خروجي تقويت کننده صوتي براي وفاداري بالا که عواملي مانند پاسخ گذرا ، رگولاسيون منبع تغذيه و قابليت توان RMS را در نظر مي گيرد . تغييرات توان موسيقيابي مي تواند تا 0/20 بالاتر از تغييرات توان RMS ~ تقويت کننده باشد . از انجا که موسسه وفاداري بالا ( IHF ) (INSTITUTED OF HIGH ...