anode input power ; plate input power

anode load impedance ; plate load impedance

امپدانس بار آند ؛ امپدانس بار جوشن امپدانس کل بين آند و کاتد يک لامپ الکتروني بدون جريان الکترون ها.

anode modulation ; plate modulation

مدوله سازي آندي ؛ مدوله سازي جوشن نوعي مدوله سازي که در آن سيگنال مدوله شونده به مدار آند يک لامپ داراي حامل اعمال مي شود .

anode neutralization; plate neutralization

خنثي سازي آندي ؛ خنثي سازي جوشني ~ نوعي روش خنثي سازي که در آن بخشي از ولتاژ اي - سي آند- کاتد، با انتقال 180 درجه اي و از طريق يک خازن خنثي ساز به مدار کاتد- شبکه اعمال مي شود.

anode power input ; plate powe input

توان متوسط ورودي آند؛ توان متوسط ورودي جوشن توان دي -سي تغذيه که برابر است با حاصلضرب توان ميانگين آند و جريان ميانگين آند.

anode pulsing

پالس زني آندي مدار نوسانساز آر- اف که معمولا در ابتدا ولتاژ آند آن آنقدر پايين است که هيچگونه عبور جريان و يا نوساني رخ نمي دهد سپس پالسي برابر با ولتاژ آند کامل به آن اعمال مي شود که در فاصله ي زماني آن نوسانساز عمل مي کند . اين مدار نياز به يک مدوله ساز با توانايي تأمين توان آند کامل دارد .

anode rays

پرتوهاي آندي يون هاي مثبتي که از آند يک لامپ الکتروني مي آيند . عموما به دليل ناخالصي هاي موجود در فلز آند توليد مي شود .

anode region

منطقه ي آند ستون مثبت ، آند تاب ، و فضاي تاريک آند در يک لامپ گازي .

anode resistance

مقاومت آند مقدار مقاومتي که از تقسيم تغييرات کوچک ولتاژ آند لامپ الکتروني بر تغيير کوچک نتيجه شده در جريان آند به دست مي آيد .

anode saturation ; current saturation ; plate saturation ; saturation ; voltage saturation

اشباع آند ؛ اشباع جريان ؛ اشباع جوشن ؛ اشباع ؛ اشباع ولتاژ وضعيتي که در آن جريان يک لامپ الکتروني ديگر با افزايش ولتاژ آند، افزايش نمي يابد . بنابراين الکترون ها با همان آهنگ گسيل از کاتد به طرف آند کشيده مي شود .

anode sheath

غلاف آند لايه اي از الکترون ها که در موقع بالا بودن جريان آند ، اطراف آند لامپ گازي را احاطه مي کنند .