سلامی به سبزی برگ چای
اجازه بدید اینطور شروع کنیم!شما وقتی بخاطر سانحه ای که براتون رخ داده بود به دنبال کار بودید و دایی شما کمکتون کرده که صاحب شغل بشید.اون اوایل یقینا حس و حال خوبی داشتید از این که میتونید ادامه بدید و کار کنید.
من چند تا پیشنهاد بهتون میدم و بعد می پردازیم به این که شغلتون رو تغییر بدید یا خیر.
اولین پیشنهاد به شما اینه که با خودتون فکر کنید آیا واقعا از کاری که میکنید ناراضی هستید و اذیت میشید یا نه چون محیط کار یا کارفرمای شما که دایی محترمتون هستن شرایط متناسب با روحیه ی شما رو ندارند و شما در محل کارتون اذیت میشید.این سوال کمک بزرگی بهتون میکنه تا بتونید مسیر رو انتخاب کنیم.
دومین پیشنهاد به شما این مسئله است که ایا مسائلی که در کار باعث رنجش خاطر شما میشن رو با کارفرماتون مطرح کردید؟ایا واقعا تلاشی برای حل مسئلتون انجام دادید و یا نه چون از قبل این زمینه ذهنی در شما وجود داشته که کارفرمای من اصلا توجهی به حرف هیچ کس نمیکنه یا براش مهم نیست از بیان کردن نظرتون خودداری کردید.
سومین مورد این مسئله است که ما زمانی کاری که در حال حاضر در حال انجامش هستیم رو باید ترک کنیم که به پیشرفت بیشتری دست پیدا کنیم.مثلا از یک کارمند در یک شرکت تبدیل بشیم به مدیر بخشی در شرکت دیگه.و خب کار داشتن بسیار بسیار بهتر از کار نداشتن هستش.
اما در مورد این که اگه واقعا به کارتون علاقه ندارید و قصد تغییر شغل ر دارید باید بگم هیچ وقت برای هیچ کاری دیر نیست اما بر اساس یک شرایط و دارا بودن فاکتور های خاصی.
به عنوان مثال، در مورد سوم که در بالا توضیح داده شد یکی از فاکتور هاست.
باید این سوال رو از خودتون بپرسید که آیا امکان این وجود داره کاری رو انتخاب کنم که که به اندازه ی کار حال حاضرم مزایا داشته باشه ولی من توش راحت باشم.
شما میتونید از این سخنرانی هم استفاده کنید:
چطور شغل مورد علاقه مان را پیدا کنیم؟
تطابق و سازگاری محیط شغلی با ویژگی های شخصی هر فرد مسئله بسیار مهمی برای انتخاب شغل مناسب هر فردی هستش. ملاک هایی مانند علایق شخص، درآمد، ویژگی های جسمی، سبک های شخصیتی، توانایی های هوشی و استعداد شخص در این انتخاب حائز اهمیت هستش.اگر به کاری باور دارید و توی اون مهارت و استعداد دارید پس چرا نشستید و شروع نمیکنین؟