موفقیت، خواه در یک کسب و کار کوچک و خواه در یک شرکت بسیار بزرگ، مرتبط است با نوع رهبریای که دارد. این در مورد شرکتی به عظمت آمازون، که جف بزوس در راس خود دارد، نیز صدق میکند. اگر چه بزوس پس از فارغالتحصیلی خود در سال ۱۹۸۶ چندین شغل با درآمد بالا داشت، اما او مصمم بود کسب و کار خودش را شروع کند، و در نتیجه، آمازون را به راه انداخت. در این نوشتار با بازده همراه باشید تا ۱۰ درس موفقیت از جف بزوس موسس آمازون برای کارآفرینان را بیان کنیم.
بزوس، تمام انرژی و تمرکز خود را روی مشتریاناش گذاشت. شاید، این رتبه اول را در فهرست او داشته باشد: راضی نگه داشتن مشتریان. وی به عنوان یک کارآفرین تحلیلی و هوشمند و با تفکری خاص تصویر شدهاست. او قادر بود یک امپراتوری ایجاد کند و کسب و کارهای دیگری را با سبک مدیریت خود شروع کند.
در ادامه ۱۰ درس موفقیت از جف بزوس – “موسس و مدیرعامل اجرایی آمازون – برای کارآفرینان را میبینید.
۱. سمج و انعطاف پذیر باشید.
با توجه به سیستم فکری و رفتاری بزوس، کارآفرینان خوب باید سمج و قابل انعطاف باشند. بزوس با اشاره به آمازون میگوید: “ما در رویایی که داریم سرسخت هستیم. و در زمینهی جزییات انعطافپذیر هستیم. ”
پیگیری رویا بخش اول، و انعطاف پذیر بودن در مورد تاکتیکها بخش دوم است. بزوس میافزاید: “اگر شما سرسخت نباشید، خیلی زود تسلیم تجربیاتتان خواهید شد. و اگر شما انعطافپذیر نباشید، سرتان به سنگ خواهد خورد و راهحل متفاوتی نخواهید دید برای مشکلی که میکوشید آن را حل کنید. ” این درس موفقیت از جف بزوس را هرگز فراموش نکنید.
۲. استراتژی خود را بر پایهی چیزهایی بگذارید که تغییر نخواهند کرد.
فروش رژ لب، صندلی تراکتور، دستگاه خواندن کتابهای الکترونیکی و ذخیرهسازی داده همگی بخشی از یک طرح بزرگ هستند که سه بعد ثابت دارند: ارائهی انتخاب گستردهتر، قیمت پایینتر و تحویل سریع و قابل اعتماد.
۳. ببینید که مشتریانتان چه نیازی دارند و گام به گام برای برطرف کردن نیاز آنها پیش بروید.
سرمایهگزاریها برای پروژههای جدید و بزرگ آمازون مانند تبلتهای کیندل (Kindle) و دستگاه خواندن کتابهای الکترونیکی توسط نیاز مشتری تعریف شدند نه توسط سلیقهی مهندسین. اگر مشتری چیزی را نخواهد، آن چیز رفتنی است، حتی اگر این به معنی متلاشی شدن قسمتی باشد که سابقا بسیار قدرتمند بودهاست.
۴. هر کس باید قادر باشد در یک مرکز تماس کار کند.
شکایات میتوانند در عصر توییت و وبلاگهای ویروسی ویرانگر باشند. بزوس از هزاران نفر از مدیران آمازون، از جمله خودش، درخواست میکند که هر سال دو روز در دورهی آموزشی مرکز تماس حضور به هم رسانند. نتیجه: تواضع و همدلی برای مشتری.
۵. مشتریان را تحت نظر داشته باشید نه رقبا را!
بزوس اشاره میکند که شرکتهای فناوری حساسیت زیادی روی رقبایشان دارند: آنها صبر میکنند تا ببینند رقبایشان چه چیزی معرفی میکنند، سپس به رقابت میپردازند و سعی میکنند از رقیبشان بهتر و برتر باشند. آمازون به جای این کار، با گوش دادن به مشتریان، کسب و کار “سرویسهای وب آمازون” (AWS) را به راه انداخت برای حل مشکلات مربوط به میزبانی وب درون سازمانی که بیش از حد گران بودند و محصولات متن باز که به اندازهی کافی قوی نبودند که شرکتهای به سرعت در حال رشد یا شرکتهای درحالحاضر بزرگ را به راحتی پشتیبانی کنند. AWS درحالحاضر یک کسب و کار ۱۰ میلیارد دلاری است.
۶. امروز روز اول برای اینترنت است. هنوز خیلی چیزها هست که باید یاد بگیریم.
بزوس نخستین بار در سال ۱۹۹۷، در نامهای به سهامداران آمازون این نگرش را اعلام کرد. او هرگز نظرش را عوض نکرد. در مقر جدید آمازون دو تا از بزرگترین ساختمانها روز ۱ شمالی و روز ۱ جنوبی نام دارند. بزوس هنوز هم در مصاحبهها از اینترنت به عنوان یک جهان ناشناخته صحبت میکند، جهانی که به طور کامل درک نمیشود و همیشه شگفتیهای جدید در بر دارد.
۷. کاری کنید که کارکنان خودشان را مانند مالک ببیند.
هنگامی که بزوس این را در نخستین نامهی سالانهی آمازون نوشت، ۶۱۴ کارمند داشت در حالی که یک سال قبل از این ۱۵۸ کارمند داشت و درحالحاضر ۲۳۰.۰۰۰ دارد.
یکی از مولفههای کلیدی این رویکرد استفاده از گزینههای سهام کارگران در روند استخدام بود. بزوس در نامهی سال ۱۹۹۷ نوشت، “ما همچنان به تمرکز روی استخدام و حفظ کارکنان همه فن حریف و با استعداد ادامه میدهیم، و همچنان دستمزد آنها را به جای پول نقد با گزینههای سهام کارگران پرداخت میکنیم. ما میدانیم موفقیتمان تا حد زیادی تحت تاثیر توانایی ما برای جذب و حفظ کارمندان باانگیزهای خواهد بود که هر یک از آنها باید خودشان را مالک شرکت بدانند، و در نتیجه باید واقعا مالک باشند.”
۸. فرهنگی بسازید که به درد شرکتتان میخورد.
فرهنگ خود آمازون به این دلیل زبانزد است که بسیار ریسکی و حساس و از لحاظ اقتصادی حسابشده است، و این در خور شرکتی است که بیشتر عمر خود را به عنوان یک شرکت عمومی تحت اصول پذیرفته شدهی حسابداری، سود و زیان کمی داشتهاست.
بزوس در نامهی سال ۲۰۱۵ نوشت، “ما هرگز ادعا نمیکنیم که رویکرد ما درست است – فقط میگوییم که این رویکرد متعلق به ما است.” “در طول دو دههی گذشته، ما گروه بزرگی از افراد همفکر را جمعآوری کردهایم. آدمهایی که رویکرد ما را انرژیزا و هدفمند میدانند. ” این درس موفقیت از جف بزوس عالی است.
۹. تفهیمنامه ارائه دهید و آن را مورد بحث قرار دهید، نه اسلاید شو
بزوس میگوید: ” جلسات شرکتی همیشه به این صورت است که یک نفر در مقابل حضار از جا برمیخیزد و کار خود را ارائه میدهد… نوعی از اسلاید شو. از نظر ما… شما با اتفاده از این شیوه، اطلاعات بسیار کمی میتوانید کسب کنید، آن هم فقط نقاط خیلی بارز و مشخص. این کار برای شخص ارائهدهنده آسان است، اما برای مخاطبان دشوار است. و بنابراین، به جای آن، کاری که ما انجام میدهیم این است که تمام جلسات ما حول محور یک یادداشت ۶ صفحهای (تفهیمنامه) ساختاربندی میشود. و هنگامی که شما مجبور هستید ایدههای خود را با جملات کامل و پاراگرافهای کامل بنویسید، مجبور میشوید با شفافیت عمیقتری فکر کنید. ”
اگر شما به نوشتن عادت کنید، متوجه خواهید شد که اتفاق شگفتانگیزی رخ میدهد. مغزتان افکار و ایدهها را به حدی سریع تولید میکنند که انگشتانتان در تایپ کردنِ آنها کم میآورند. اسلاید شوها چنین تاثیری به جا نمیگذارند. حتی اگر بتوانند، شما مجبور هستید تفکراتتان را به نکات مهم محدود کنید.
۱۰. “ما معمولا مدت زمانی طولانی به درستی درک نمیشویم”
بسیاری از توسعههای آمازون در ابتدا شبیه به موانعی برای از دست دادن پول هستند. این موضوع باعث میشود گاهی اوقات قیمت سهام شرکت پایین بیاید و موجبات تمسخر تحلیلگران فراهم شود. بزوس شانه بالا میاندازد. اگر طرحهای جدید مفهوم استراتژیکی برای او ایجاد کند، بازده مالی پنج به هفت در سال خوب است. این درس موفقیت از جف بزوس را هرگز فراموش نکنید.