مدتهاست که جهان ما میزان موفقیت در زندگی را به اشتباه اندازه گیری کرده است. ما برنده شده ایم، ارتقا یافتهایم و در این مسیر از افرادی به غلط الگوبرداری کردهایم. ما دیگران را بر اساس تقارن استخوانهای گونه شان، بسته حقوقی آنها، محل اقامت، فصاحت گفتار، طراح لباسشان یا مدل ماشینشان قضاوت کردهایم. ما روی چیزهای غلطی تمرکز کردهایم. و در این مسیر قضاوتهای وحشتناک و بسیار بدی- هم شخصی و هم جمعی- شکل دادهایم.
آیا میتوانم یک لحظه وقت شما را بگیرم و به این منظور معیارهای جدیدی را برای اندازه گیری میزان موفقیت در زندگی به شما پیشنهاد بدهم؟ این معیارهای جدید موفقیت در زندگی به صورت خارجی در طبیعت قابل مشاهده نبوده بلکه درونی هستند و دقیقا قلب و روح انسانیت را میسنجند و بهتدریج در انتخاب افرادی که به آنها انتخاب میکنیم، افرادی که از آنها الگوبرداری میکنیم و افرادی که با آنها رقابت میکنیم به ما درک بهتری میدهند.
در ادامه ۲۰ معیار که میزان موفقیت در زندگی را نشان میدهد آمده است
۱. شخصیت افراد در خلوت آن ها:
شخصیت ما نه در انظار عموم که در خلوت و محیط خصوصی به بهترین شکل نشان داده میشود. آنچه که ما انجام میدهیم زمانیکه کسی به ما نظارت نمیکند درستترین و دقیقترین مشخصه ی شخصیت ما است. و کسانی که شخصیت خود را در تاریکی نشان میدهند همیشه آن را در نور و روشنایی منعکس خواهند کرد.
۲. رضایت از شرایط موجود:
اغلب اوقات، رضایت هم برای تهیدستان و هم برای ثروتمندان ناپایدار است. رضایتمندی- فارغ از توانایی مالی و بهرهمندی در زندگی- همواره یکی از چالشهای بشر بوده است. مرد یا زن ثروتمند کسی است که میتواند رضایت را در هر شرایطی پیدا کند.
۳. شجاعت در سختیها و مشکلات:
شجاعت تنها زمانی میتواند پدیدار شود که به آن نیاز باشد. و تنها افرادی که آن را نشان دادهاند و در زمان سختیها براساس آن عمل کردهاند میتوانند ادعا کنند که شجاع هستند. این مشکلات میتوانند شکلهای بسیار زیادی داشته باشند اما شجاعت همواره یک شکل دارد: اقدام بهعمل در رویارویی با ترس.
۴. وفاداری به تعهدات:
در جهان امروز ما باید آنهایی که کلامشان حق و درست است را در جایگاهی بسیار بالاتر و برتر از بقیه قرار دهیم. فرقی نمیکند که گفتار ما با یک تکان دادن دست نشان داده شود یا یک قرارداد یا یک حلقه ازدواج. کسانی که به تعهدات خود پایبند هستند، شایسته ستایش و تقدیر هم هستند.
۵. بخشش و گشاده دستی در فراوانی:
آنهایی که زیاد دریافت میکنند باید زیاد هم ببخشند. اغلب اوقات این فراوانی نه به شکل داراییهای مادی بلکه به شکلهای دیگری به شخص اعطا میشود. و به این ترتیب، هریک از ما ثروتهای فراوانی را دریافت کردهایم…و هریک از ما باید در استفاده از آنها بخشنده و سخاوتمند باشیم.
۶. مهربانی با دیگران:
آنهایی که بطور معمول لطف و مهربانی خود را به دیگران میبخشند از بزرگترین قهرمانان هستند. آنها به این درک سالم رسیدهاند که این جهان تاحدبسیار زیادی ناعادلانه بوده، انسانها تاریخچهها و تجربههای گوناگونی دارند و هیچ کس حتی خود آنها خودساخته نیست. درنتیجه، این افراد به سرعت لطف و مهربانی را به دیگران منتقل میکنند.
۷. قدردانی در هر شرایطی:
آنهایی که میتوانند در هر شرایطی به اندازه کافی خوبیها را ببینند تا قدردانی خود را ابراز کنند معمولا بر چیزهای درست تمرکز میکنند. و آنها که بر چیزهای درست تمرکز میکنند، زندگی خود را در سمت همان چیزها جهت میدهند و دیگران را با خود به همان سمت هدایت میکنند.
۸. صداقت در محرومیت:
درست زمانیکه از چیزی که خوشایندمان است محروم میشویم، صداقت بیش از هرزمان دیگری مشکل میشود. فرقی نمیکند که از چیزی ملموس یا غیر ملموس( مثل یک درامد مطلوب) محروم شده باشیم؛ در این شرایط عدم صداقت را بکار میبریم تا به سرعت چیزی را بهدست آوریم. افرادی که در زمان محرومیت صداقت نشان میدهند، ثابت میکنند که تا چه اندازه آن را عزیز میشمارند.
۹. امیدواری به هنگام اندوه:
زمانیکه اندوهی چنان عمیق فرامی رسد و خوش بینی ساده کفایت نمیکند، تنها امید میتواند پدیدار شود. وقتی این اتفاق میافتد بدون شک امید از منبعی بیسار عظیم تر از خودمان حاصل میشود. و کسانی که امید را پیدا میکنند، یکی از بزرگترین نیروهای جهان هستی را کشف میکنند.
۱۰. تواضع و فروتنی در پیروزی ها:
کسانی که به سرعت دربرابر تحسینها و قدردانیهای دریافت شده در هنگام پیروزی فروتنی و تواضع نشان میدهند همان هایی هستند که باید نخستین زمزمه های موفقیت در زندگی را تجربه کنند.
۱۱. الهام بخشی در روابط:
همه ما با دیگران در ارتباط هستیم- گاهی به شکل فردی، گاهی به شکل مکتوب و گاهی هم به شکلهای دیگر. این روابط نباید صرفا برای منافع شخصی بکار رود بلکه باید بهترین دستاوردها را برای دیگران هم داشته باشد. کسانی که به دیگران الهام میدهند تا بهترین خودشان باشند باید از موهبت روابط بیشتر و بیشتر و بیشتری برخوردار شوند.
۱۲. انسجام و یکپارچگی در جزییات:
یکپارچگی در جزییات پیدا میشود. کسانی که در چیزهای کوچک زندگی انسجام نشان میدهند، معمولا در مسائل بزرگتر هم منسجم عمل میکنند.
۱۳. مهربانی با ضعیفان:
ضعیفترین افراد در بین ما نیازمند بیشترین مهربانی ما هستند و با این وجود کمترین میزان مهربانی را در یافت میکنند زیرا به هیچ روشی نمیتوانند به سرعت آن را جبران کنند. زمانیکه مهربانی تنها با هدف جبران و پس گرفتن ابراز میشود، به سرمایهگذاری تبدیل میشود و دیگر مهربانی واقعی به شمار نمیرود. معیار صحیح و واقعی ما برای سنجش مهربانی در چگونگی ارتباط و برخورد ما با کسانی نشان داده میشود که هرگز راهی برای جبران و بازگرداندن آن به ما ندارند.
۱۴. عشق به دشمنان:
هرکس میتواند به دوست خود عشق بورزد. هرکس میتواند به آنها که با ما به خوبی رفتار میکنند نیز عشق بورزد و همه این کار را میکنند. اما یک انسان خاص و ویژه میتواند به آن هایی عشق بورزد که با ما ناعادلانه رفتار کردهاند.
۱۵. خوش بینی نسبت به دیگران:
خوبی را در همه ببینید. اگر نتوانید ابتدا خوبیهای دیگران را در آنها ببینید هیچ راهی برای نشان دادن بهترین حالت افراد به آنها برایتان وجود ندارد.
۱۶. استقامت و ثبات قدم در شکست:
شکست چیزهای زیادی را درمورد قلبمان به ما میگوید. شخصیت، فروتنی و ثبات قدم ما در شکست به ما نشان داده میشود. همه ما در زمان هایی شکست را تجربه کردهایم. آنها که بار دیگر در مسیر قرار گرفتند و بار دیگر تلاش کردند باید در ذهن ما محترم و عزیز شمرده شوند.
۱۷. پاکی روح در پیروزی ها:
هنگامی که شخصیت در تنهایی نشان داده میشود و اسنجام و یکپارچگی در جزییات، پس پاکی و صفای روح هم در رویارویی با پیروزیها نشان داده میشود. زمانی که دستاوردهای ناچیز و فریبنده پدیدار میشوند( پول، قدرت، جنسیت و…) کسانی باید مورد تقدیر و ستایش قرار بگیرند که پاکی و صفای روح را برگزیدهاند. این افراد نه تنها شبها با آرامش بیشتری به خواب میروند بلکه این جهان را نیز به جای بهتری برای همه ما تبدیل میکنند.
۱۸. احترام به صاحبان قدرت:
صاحبان قدرت به جهان آشفتگیها نظم و ترتیب میبخشند. قطعا هم در طول تاریخ و هم عصر حاضر نمونههای متعددی موجود است از زمان بندی درست برای سرنگونی حاکمی که به عوامل و فرمانبرداران خود ظلم میکند. اما در بیشتر موارد، حاکمان برقرارکننده ی عدالت و نظم هستند و باید چنین اختیاری داشته باشند.
۱۹. مسئولیتپذیری دربرابر اشتباهات:
همه ما- از ضعیفترین تا قوی ترین- دوست داریم که یکدیگر را سرزنش کنیم. چنین پدیدهای هم در یک دختربچه ۵ ساله و هم در میان رهبران دولتی دیده میشود. ما انسانهایی هستیم که به سختی مسئولیت اشتباهات خودمان را قبول میکنیم. این اتفاق خوبی نیست زیرا تنها کسانی که اشتباهاتشان را میپذیرند این فرصت را دارند که از آنها درس بگیرند.
۲۰. خودکنترلی در عادت ها:
ما انسانها غالبا کنترل باارزشترین دارایی خود را در اختیار دیگران قرار میدهیم. ما تحت تاثیر چیزها، اموال وداراییها یا مشغلهها و سرگرمی هایمان قرار میگیریم. وقتی چنین کاری میکنیم، زندگی ما دیگر به ما تعلق ندارد. کسانی که خودکنترلی در رویارویی با عادتها را حفظ میکنند، انسانهایی منحصربفرد بوده و باید با این دیدگاه آنها را قضاوت کرد.
و زمانیکه همه ما آغاز میکنیم که کسانی که از درون هدایت میشوند را محترم شمرده، با آنها رقابت کنیم و آنها را الگوی خود قرار بدهیم، پس بعد از آن در انتخاب الگوهای انسانی خود کمتر اشتباه خواهیم کرد.