موفقیت یک مدیر عامل موفق در گرو چیست؟ آیا یک مدیر عامل موفق ویژگیهای خاصی دارد؟ آیا مدیر عاملهای موفق دارای ویژگی خاصی هستند که آنها را تبدیل به یک فرد موفق کرده است؟ با ما در این نوشتار همراه باشید تا از ۱۲ ویژگی یک مدیر عامل موفق برایتان بگوییم.
پس از اینکه یک شرکت نوبنیاد شروع به فعالیت میکند با موج زیادی از مشکلات و گرفتاریهای تازه روبرو میشود. و اینجا است که اداره کردن چنین شرکتی نیاز به یک ریاست و مدیریت قوی و توانمند پیدا میکند. در دنیای کسب و کار معمولا شرکتهایی به موفقیت میرسند که مدیرعامل های خوبی داشته باشند و این نقطه قوت آنان محسوب میشود. در ادامه با ما همراه باشید تا برخی از ویژگیهای این مدیرعامل ها را که از نظر کارافرینان، برجسته و مهم است برایتان بگوییم.
۱- در عمل با هوش هستند، نه فقط روی کاغذ
«رفتن به بطن بازار و درک مشتری خیلی بیشتر از کتاب خواندن و تحقیق با رایانه اهمیت دارد». مارک ساستر، از شرکای آپفرانت ونچرز.
۲- اولویت اول را به منافع شخصی خود نمیدهند
«اغلب کارآفرینان حد معینی از منافع شخصی را در نظر میگیرند که این مشکلی ندارد. با این حال، رهبران سریالی و موفق استارتاپها، منافع ذی نفعانشان را بر منافع شخصیشان مقدم میدارند. موقعیتهای اجتنابناپذیری ممکن است پیش بیاید که در آنها مدیران اصلی میتوانند دور از چشم بقیه زد و بند کنند و درآمد خود را به قیمت کوتاهی در حق همکاران و سرمایهگذارانشان افزایش دهند. آن دسته از مدیرانی که فعالیتهایشان به طور پیوسته موفق بوده است در برابر این وسوسه مقاومت میکنند». جان گریت هاوس، کارآفرین، سرمایه گذار، و استاد دانشگاه
۳- میتوانند غیر متعارف باشند
«مدیرعامل زاپوز به ایدههای خود اعتقاد راسخ دارد. از مثالهای بزرگی مثل پیشنهاد پول به افراد برای ترک شرکت بعد از آموزش و خاتمه دادن به خدمت کارکنان در صورت هماهنگ نشدن با سیستم مدیریتی جدیدش گرفته تا مثالهای کوچک تری از انتخاب او برای زندگی در محل استقرار کاروانها کنار محل کارش و نگهداری گونهای لامای اهلی شده فارغ از پولی که از فروش استارتاپ تک شاخ خود به آمازون بهدست آورده است، نشان میدهند او برای دنبال کردن باورهای حقیقی خود مصمم است و اجازه نمیدهد کسی بر سر راه چشماندازش قرار بگیرد». دانیل رودیک، یکی از مؤسسین اگزکت مدیا
۴- ریزبین هستند اما مدیریت ذره بینی نمیکنند
«مدیرعامل باید ریزبین باشد، اما از مدیریت ذرهبینی بپرهیزد (میان این دو تفاوت هست). ساختن یک شرکت یعنی کاری کنیم تمام اجزا به درستی کنار یکدیگر قرار بگیرند تا این ماشین بتواند در مقیاس درست نتایج قابل پیشبینی داشته باشد». هنینگ مو، مأمور فروش و کارآفرین
۵- جرأت انجام کارهای بزرگ را دارند
جالب است که کسی از جرأت حرفی نمیزند. حتی قدم گذاشتن داخل این گود نیز جرأت میخواهد. از آنجا به بعد نیز، وقتی تمام اطرافیانتان به شما میگویند این کار دیوانگی است، باید جرأت ادامه دادن مسیر خود را داشته باشید. باید جرأت انجام کاری که فکر میکنید درست است را داشته باشید؛ فارغ از اینکه عقل سلیم در این باره چه میگوید. و در نهایت، باید جرأت این را داشته باشید که یک سر و گردن بالاتر از دیگران بایستید، استثنایی باشید، دشمن پیدا کنید، وقتی هر کس دیگری میگوید بله، بتوانید نه بگویید، و آنقدر اعتماد به نفس داشته باشید که بتوانید خودتان باشید». تولیس دیموپولوس، وکیل استارتاپ، دفتر وکالت سوفوس
۶- به جای خیالات واهی، واقعنگر هستند
«مدیران فوقالعادهی استارتاپها، قاعدهی بازی خود را میفهمند. آنها میدانند کمتر از ۱ درصد استارتاپهای حوزه ی فناوری در طول حیات خود به ارزش ۱ میلیارد دلار میرسند. آنها کاملاً در جریان این حقیقت هستند که این صنعت با وجود زحمت فراوان، موفقیتهای چشمگیر کم تعدادی رقم میزند». کریستوفر لاکهید، یکی از مؤسسین
۷- توانایی تفویض اختیار را دارند
«کار مؤسسین از آن جهت حائز اهمیت است که میتوانند کارهای زیادی انجام دهند. انرژی نا محدود، عشق و زمان از ویژگیهای آنهاست. اما بسیاری از آنها وقتی شرکتشان به مرحلهای میرسد که باید بخشی از کارهای خود را به دیگران واگذار کنند، نا موفق عمل میکنند چون میخواهند همه چیز را خودشان کنترل کنند. میتوان نام این را قانون ده تاییها گذاشت. اگر مدیریت ۰ تا ۱۰ نفر را بر عهده دارید، کنترل همه چیز در دستان شماست. اما اگر ۱۰۰ نفر را تحت مدیریت خود دارید (به واسطه ی گزارشهای مستقیم) باید بخشی از مسئولیتهای خود را به دیگران واگذار کنید.
در این مرحله زیردستان شما معمولاً اول به دنبال راهنماییهای شما هستند، سپس بر اساس آن اقدام میکنند. اما اگر (از طریق گزارشات مستقیم) ۱۰۰۰ نفر را مدیریت میکنید، زیردستان شما ابتدا عمل میکنند و سپس به شما گزارش میدهند. برای هر یک از این مراحل، مهارتهای متفاوتی نیاز است». جان باکاس، سرمایهگذار و کارآفرین سابق
۸- ذاتاً فروشنده هستند
«اگر نتوانید محصول یا خدمات خود را بفروشید نخواهید توانست کسب و کار خود را به راه بیندازید. بنابراین اگر متقاعد کردن دیگران به پذیرش تفکر شما در ذاتتان نیست، هیچ گاه نخواهید توانست کسب و کار خود را برپا کنید». جرارد دانفورد
۹- خوب میدانند چگونه به دیگران انگیزه بدهند
«آنها نه تنها خوب میدانند چگونه ایده و دیدگاه خود را بفروشند، بلکه انرژی و انگیزه دادن به دیگران برای ادامهی راه را نیز خوب بلد هستند». یولیشکا وای دی
۱۰- از حد مشخصی از تنش لذت میبرند
«من فکر میکنم توانایی پذیرا شدن تنشهای خلاقانه، کاوش و اجازه دادن به بروز آن چیزی است که مدیران عامل برتر را از بقیه ی ۹۰ درصد این جمع متمایز میکند. من مدیران عامل زیادی را دیده ام که سعی میکنند از کشمکش اجتناب کنند یا اغلب مواقع به دنبال رسیدن به اتفاق نظر هستند و این میتواند خلاقیت را از بین ببرد. البته این تنها یکی از ویژگی هایی است که در کنار دیگر ویژگیها قرار میگیرد». آلیس چان، مشاور روابط عمومی
۱۱- خوش شانس هستند
«هر کسی که جزو ۱۰ درصد مدیران عامل موفق قرار داشته باشد و نپذیرد در این مسیر خیلی خوش شانس بوده است، خودش را گول میزند». کریس پاتریک، یکی از مؤسسین تو تن
۱۲- هر روز برای یادگیری آمادگی دارند
«شما باید هر روز چیز تازهای یاد بگیرید. هرچه زودتر بتوانید چرخههای بازخوردی خود را ایجاد کنید و سازمانتان را به سازمان یادگیرندهای بدل کنید که بتواند خودش را با اتفاقاتی که در بازار میافتد وفق دهد و بر اساس آن عمل کند، عملکرد بهتری خواهید داشت». جوزف پوئوپولو
نظراتتان ر ا در مورد این ۱۲ ویژگی یک مدیر عامل موفق با ما در میان بگذارید.