عادت مالی بد می تواند موفقیت مالی را تهدید کند. در این نوشتار درباره ۱۱ عادت مالی بد صحبت می شود که هرگز نباید بچه های تان از شما بیاموزند.
متاسفانه، بچهها هر درسی را از اعمالمان بیشتر از گفتههایمان یاد میگیرند. در این راستا، چند عادت بد مالی هستند که بچههایتان نباید از شما یاد بگیرند.
هیچچیز را بیشتر از نشستن و صحبت کردن با ۳ پسرم درمورد پول و راه و روش درست بهدست آوردن و خرج کردن آن دوست ندارم.
متاسفانه، بچهها هر درسی را از اعمالمان بیشتر از گفتههایمان یاد میگیرند. پسرهای من نیز از این قاعده مستثنا نیستند.
اگر حرفهایمان یک چیز را بگویند، اما رفتارمان در جهت مخالف آن باشند، بچهها تحت تاثیر رفتارمان خواهندبود نه گفتارمان. بنابراین رفتارتان با پول، مهمترین درس مالی است که میتوانید به بچههایتان بدهید.
در این راستا، ۱۱ عادت مالی بد هستند که بچههایتان نباید از شما یاد بگیرند.
عادت مالی بد ۱: بدون توجه به بودجه عمل میکنید.
دقت کنید تا کجا میتوانید پیش بروید.
اگر بدون توجه به بودجه خرج کنید-یعنی هرچه را لازم دارید یا میخواهید، بخرید بدون اینکه به قیمت آن توجه کنید- بچههایتان نیز این را یاد میگیرند. آنها بهطور خودکار خرید و هزینه را دو مقولهی جدا از هم خواهنددید.
از این طریق، عادت بیتوجهی شما به بودجه میراث آنها خواهدشد. آنها هم بودجه توجه نخواهندکرد، و پیامدهایی منفی را متحمل خواهندشد که ناشی از نبود انضباط در خرج کردن است.
عادت مالی بد ۲ : بدهی دوست صمیمی شما است.
پذیرش بدهی توسط شما یعنی بچههایتان هم آن را خواهندپذیرفت.
یکی از بزرگترین مشکلاتی که بیشتر خانوادهها دارند تقریبا یک مشکل خاموش است. این مشکل، خود بدهی نیست، بلکه پذیرش آرام آن به عنوان یک “دوست” در زندگیتان است. اگر چنین نگاهی به بدهی داشتهباشید، بچههایتان هم همینطور خواهندبود.
بدهی فقط بازنمای کاهش درآمد آینده است، چون مخارج دیروز را امروز، و مخارج امروز را فردا میپردازید. یک بازی پیچیدهی لگد به بطری است. (این بازی شبیه به قایم باشک است با این تفاوت که هرچه بطری را به فاصلهی دورتری بیندازید فرصت بیشتری خواهیدداشت، م. ) و در حالت امیدوارانه، این بازی امروز ضرری به شما نمیرساند اما هزینهبر است-این ماشینحساب مادامالعمر نرخ هزینهی بدهی میتواند به شما نشان دهد چهقدر هزینهبر است.
این دیدگاه سالمی نسبت به بدهی نیست. شما میتوانید درمورد بدهی با بچههایتان صحبت کنید و باید این کار را بکنید. اما اینکه خودتان چهطور آن را حل و فصل میکنید مهمتر است.
عادت مالی بد ۳ : اگر دوستانمان آن چیز را دارند، خوب ما هم به آن نیاز داریم.
سرنخ خرج کردن را از دوستانتان نگیرید.
اگر سرنخ خرج کردن را از دوستانتان بگیرید، با مهارت تمام به بچههایتان یاد میدهید اجازه دهند آدمهای دیگر روش خرج کردنشان را تعیین کنند. و اگر کنترل مخارجتان بهطور غیرمستقیم در دست آدمهای دیگر باشد، یعنی کنترل آن دست خودتان نیست. این درسی است که بچههایتان نباید یاد بگیرند.
عادت مالی بد ۴ : داشتن رازهای مالی.
راز، رازها اصلا جالب نیستند.
آیا به تا حال پیش آمدهاست که چیزی را بخرید و از بچههایتان بخواهید به همسرتان نگویند؟ این درخواست عاری از ضرر نیست.
حاصل این درخواست ممکن است دو پیامد منفی باشد:
۱. بچهها احساس خواهندکرد مشکلی وجود دارد، و/یا
۲. به آنها چراغ سبزی نشان خواهیدداد که اشکالی ندارد دربارهی پول دروغ بگویند-حتی اگر از راههای دیگری به آنها یاد باشید که در کل نباید دروغ بگویند.
آیا ممکن است این پایان خوشی داشتهباشد؟
عادت مالی بد ۵. : لیاقت بهترینها را در زندگی دارید.
بچههایتان نباید احساس کنند استحقاق داشتن هر چیزی را دارند.
آیا بیشتر اوقات چیزهایی را میخرید چون فکر میکنید “لیاقتاش را دارید”؟ اشکالی ندارد گاهی خودتان را تحویل بگیرید، اما معیار مهمتر این است: “آیا واقعا توان مالی آن را دارم؟”
اگر بچههایتان ببینند شما دائم چیزهایی را میخرید چون احساس میکنید لیاقت آن را دارید، ممکن است این طرز فکر در آنها ایجاد شود که استحقاق داشتن هر چیزی را دارند. شاید این باعث شود خیلی زود ببینید در زندگیشان چیزهایی را میخرند که توان مالی آن را ندارند، و با بزرگتر شدنشان این عادت بهتر نخواهدشد.
عادت مالی بد ۶ : هرگز دربارهی پول صحبت نمیکنید.
بچهها نهتنها میتوانند دربارهی پول صحبت کنند، بلکه میتوانند مسئولیتهایی را نیز به عهده بگیرند.
این صورت دیگری از انکار است. شاید چون پول موضوع جنجال برانگیزی در زندگیتان است، دربارهی آن صحبت نمیکنید. این بهخودی خود اصلا نشانهی خوبی نیست! اما اگر هیچوقت در حضور بچههایتان دربارهی پول صحبت نکنید، احتمالا هیچ ایدهی سازندهای دربارهی هزینهها یا حتی اهمیت آن نخواهندداشت. این قضیه به اندازهی کافی از طریق تلویزیون رواج داده میشود و شما باید بهطور ویژه از تقویت این پیام خودداری کنید.
بچهها نهتنها باید صحبتهای شما را دربارهی پول بشنوند، بلکه باید مسئولیتهای مالی مناسب سنشان داشتهباشند. اگر برای امور روزمرهیشان در خارج از منزل خرجی معینی مقرر کنید یا از آنها بخواهید بخشی از این خرجی را به خیریه اهدا کنند، درسهای بسیار خوبی یاد میگیرند. موضوع بهدست آوردن و دادن است، دو فعالیت که قطعا وقتی بچهها بزرگتر شوند اهمیت بیشتری پیدا میکنند.
عادت مالی بد ۷ : “بخور، بنوش، خوش باش، چون فردا همه میمیریم! “
فوقالعاده است که امروز خوش بگذارنی، اما نه به قیمت از دست دادن فردا.
آدمها همیشه از این توجیه برای داشتن یک زندگی خوب استفاده میکنند، و این به نحوی برای امور مالیشان سم است. این درواقع تفسیر اشتباهی از آیهای در کتاب مقدس است-نامهی اول به قرنتیان ۱۵: ۳۲ – که به شما توصیه میکند طوری خرج کنید که انگار فردایی وجود ندارد.
اگر بخورید، بنوشید، و خوش باشید(و با این کار زیر بار بدهی بروید) و فردا نمیرید چه؟
اگر این تفسیر اشتباه این را در امور مالیتان به کار بگیرید، در واقع به بچههایتان میگویید-و در عمل نشان میدهید- ما اکنون به بهترین نحو زندگی میکنیم چون شاید فردا نباشیم. از نقطهنظر مالی انتقال این تصور به بچههایتان یک فاجعهی تمام عیار است. این به بچهها میگوید آمادگی برای آینده لزومی ندارد، که بدترین درس مالی ممکن است.
عادت مالی بد ۸ : هدفی برای پسانداز یا سرمایهگذاری تعیین نمیکنید
برای آینده هدف تعیین کنید.
شما باید برای پسانداز و سرمایهگذاری هدف داشتهباشید و بچههایتان باید حداقل تا حدودی از وجود آن اهداف و علتشان آگاه باشند. این اهداف فرصتی برای نشان دادن این نکته به بچهها هستند که بعضی مقاصد مستلزم آمادگی و تلاش هستند.
این همچنین روشی برای نشان دادن خشنودی متعاقب است-شما کاری را انجام میدهید که درحالحاضر سودی ندارد با این هدف که بعدها به دستاورد یا موفقیتی واقعا مهم برسید. این یقینا درسی است که بچههایتان باید یاد بگیرند.
شاید در برخی وضعیتها زیادهروی نباشد که از بچههایتان بخواهید به نحوی در رسیدن به آن هدف همکاری کنند. شاید فقط چند سکه به قلک خانواده اضافه شود، یا حتی شرکت در نوعی فعالیت باشد. این همکاری باعث میشود آن هدف برای بچهها اعتبار پیدا کند.
عادت مالی بد ۹ : همیشه از حراجها استفاده میکنید.
در حراجها احساساتتان را کنترل کنید.
این یکی از بزرگترین باورهای موجود دربارهی پول است. هرچند یک خرید مهم در حراج میتواند باعث پسانداز شود، اما اگر خرجکردنهای پیدرپی و بیدلیل را با حراج بودن توجیه کنید، در اینصورت فقط پولتان را هدر میدهید.
این یکی از قدیمیترین حقههای بازاریابی است-حراج به راه بینداز تا آدمها را به خریدن چیزهایی وادار کنی که در غیراینصورت نمیخرند. اجتناب از این طعمه نشاندهندهی خویشتنداری است. و این همیشه درس خوبی است که میتوانید به بچههایتان یاد بدهید، بهویژه درمورد پول.
عادت مالی بد ۱۰ : کارتهای اعتباری روشی برای زندگی هستند.
اگر بچهها پولی را که خرج میکنید نبینند، درمورد آن چیزی یاد نمیگیرند.
آیا بچههایتان اغلب شما را در حال پرداخت مخارج با استفاده از کارتهای اعتباری میبینند؟ شاید خوب باشد که از پول نقد بیشتر استفاده کنید. این به بچههایتان فرصتی میدهد تا ببینند پرداخت مخارج تنها با استفاده از یک کارت جادویی که گویی همیشه هرچهقدر موردنیاز باشد تامین میکند، میسر نمیشود و به پول واقعی نیاز دارد.
اگر دائم از کارت اعتباری استفاده کنید، یک امکان دیگر نیز وجود دارد. وقتی از اعتبارتان استفاده میکنید انکار مشکل بدهی راحتتر است، به این دلیل که پول واقعی از کیف پولتان یا حساب بانکیتان کم نمیشود. بچهها هم میتوانند به این انکار عادت کنند.
عادت مالی بد ۱۱ : وانمود میکنید عادت های مالی تاثیری بر سلامتی ندارند.
تاثیر عادت های مالی بیشتر از محتوای کیف پولتان است.
اگر فشار مالی در زندگیتان زیاد است، احتمالا تا حدودی بر سلامتیتان تاثیر میگذارد. فشار مالی زیاد، مانند بدهی، حتی ممکن است منجر به کوتاه شدن زندگیتان شود.
اگر به خاطر خودتان این کار نمیکنید، به خاطر بچههایتان، امور مالیتان را، و بهویژه اوضاع بدهیتان را، کنترل کنید. شاید سلامتیتان به آن بستگی داشتهباشد، و همچنین باید مطمئن شوید بچههایتان به همان سرنوشت جانکاه دچار نمیشوند.
شاید تصور کنید بچههایتان به عادتهای مالیتان توجهی نمیکنند، اما مطمئن باشید توجه میکنند. مهم نیست چهقدر برای بچههایتان درمورد عادت های مالی خوب سخنرانی میکنید، رفتار مالی خودتان بیشترین نفوذ را در زندگی آیندهی آنها خواهدداشت. شما اکنون این فرصت را دارید که به بهترین تجربهی ممکن را برایشان فراهم کنید. اگر فکر میکنید سودمند است از این فرصت استفاده کنید.